هنرهای چوبی

چوب ها با این مرد حرف میزنند

برای کسانی که دستی در عالم هنرهای چوبی دارند یا عاشق آثار هنری برگرفته از چوب هستند، محمد علی ودود، نامی آشناست که اسمش با پیکرتراشی، معرق و کنداگری چوب گره خورده است.

هفته نامه جامعه پویا – مریم طالبی: برای کسانی که دستی در عالم هنرهای چوبی دارند یا عاشق آثار هنری برگرفته از چوب هستند، محمد علی ودود، نامی آشناست که اسمش با پیکرتراشی، معرق و کنداگری چوب گره خورده است.
این هنرمند 39 ساله، صاحب سبک های گوناگون با شاگردهای متعدد است که هنرهای چوبی را زنده نگه داشته اند. در عصری که کپی کاری و مونتاژ، پایش به عالم هنر هم باز شده، ودود تاکید می کند که نمی خواهد بخشی از این جریان کپی کاری باشد، بلکه می خواهد روایتگر نسلی باشد که همچنان برای شان خلق آثار هنری دست اول و خلاقانه، جایگاهی ممتاز دارد.
با این هنرمند درباره حال و هوای این روزهای هنرهای چوبی به گفتگو نشسته ایم؛ هنری تاریخی که تحت تاثیر مونتاژهای میلیونی، به حاشیه و فراموشی کشانده شده است، طوری که این روزها تشخیص پیکره چوبی خلق شده با دست یا با دستگاه، حداقل برای افرادی که دور از این هنر هستند، چندان راحت نیست. ودود با چوب ها زندگی می کند و برای وصال با این عشق زندگی اش، کارهای دولتی و تدریس در دانشگاه را هم کنار گذاشته؛ عقاید ویژه او درباره وضعیت فعلی هنر هم شنیدنی است.
چوب ها با این مرد حرف می زنند!

در بین هنرمندان ایرانی، شما را به عنوان خالق سبک «کلنی» در آثار هنری خلق شده با چوب می شناسند. کمی از این سبک برای مان بگویید.

– از کودکی وقتی شلیل و هلو می خوردم، فرم های روی هسته های شان خیلی برایم جذاب بود. بعدها پس از تحقیقات فراوان در حوزه چوب متوجه جهت ها، فضاهای پر و خالی متناسب و نکات ظریف دیگری در این هسته ها شدم و با استخراج آنها، کلنی را طرح ریزی کردم، تا این که چند کار در زمینه های طراحی داخلی و مبلمان به صورت کلنی انجام دادم که بسیار جذاب شدند.

در نقوش تزیینی یا همان طراحی های تزیینی در عالم هنر، شیوه های متنوعی وجود دارد که یکی از آنها، شیوه های نقوش تزیینی «گل فرنگ» است که اگر دیده باشید در کلیساها هم بسیار استفاده شده است.

بعدها متوجه شدم نوعی رکود و یکنواختی در این شیوه ها به چشم می خورد، در واقع الان نقوش تزیینی دیگر دافعه دارد تا جاذبه. همان طور که مردم ما دیگر حوصله ندارند که پای کرسی بنشینند و شاهنامه بخوانند. در نهایت به این نتیجه رسیدم که چرا حالا که عصر، عصر شعر کوتاه است به جای مثنوی، چرا در آثار هنری خلق شده با چوب هم به خلاصه ای از حجم نرسیم؟

بعد از تجربه سبک «کلنی» سراغ خلق سبک دیگری در عالم هنرهای چوبی رفتید؟

– بله. سراغ سبکی رفتم که الان به «معرق نقش بندی» شناخته می شود؛ این سبک، به شاخه معرق مربوط می شود. معرق رشته ای است که با هر ماده ای می توان این هنر را انجام داد، چون اساس فن مشاهده و بیان بصری اش بر مبنای این است که با یک سری قطعات رنگی و بافت دار، تصویر واحدی را خلق کنیم؛ مثل کاشی های رنگی که با آنها طرح های مختلف در مساجد کار می کنند معرق چوب، پیشینه ای حدود هفت هزار سال دارد و تا به امروز تغییرات متعددی به خود دیده است.

از آنجا که یکسری محدودیت ها و وابستگی ها در این رشته وجود داشت، من به واسطه ایجاد سبک معوق نقش بندی سعی کردم از آن رها شوم. در این سبک، به جای این که در نقاشی ها دنبال طرح بگردم، در نقوش و خطوط طبیعی خود چوب، چیزهایی را پیدا می کنم که می تواند باعث خلق یک اثر شود.
چوب ها با این مرد حرف می زنند!

وقتی می خواهید چوبی را بتراشید در همان لحظات به چه فکر می کنید؟

– خیلی نیاز به فکر کردن نیست. هر قطعه چوب، خودش می گوید که مرا چطور بتراش! البته هر کسی هم می تواند این حس را داشته باشد معتقدم وجود هر کسی مثل یک طرف است، چیزی که باعث می شود از حس و حال خوب فاصله بگیریم و صدای چوب ها و طبیعت را نشنویم، این است که این ظرف را از چیزهای مزاحم پر می کنیم. شما یک کودک را در نظر بگیرید، چون ضمیرش بکر است، خیلی سریع و با نشاط یاد می گیرد و هر چه اطرافش است جذب می کند در حالی که اگر به زور چیزی به او دیکته شود، یعنی خارج از قاعده بازی باشد، ناخودآگاه آن را پس می زند.

به نظر من این یک عارضه است. در این صورت ناخودآگاه توهمی بر او غالب می شود که من اسمش را گذاشته ام «توهم دانستن و توانستن» یعنی کودک ادعای دانستن و توانستن ندارد و به همین دلیل خوب یاد می گیرد و صدای طبیعت را می شنود؛ اما خیلی از بزرگسالان به دلیل همین توهم دانستن و توانستن، از این توانایی عاجز هستند.

یک کودک می تواند ساعت ها با محیط اطرافش بازی کند و لذت ببرد؛ اما وقتی بزرگ می شویم به نقطه ای می رسیم که دیگر نمی توانیم با محیط و آدم ها ارتباط بگیریم و پس از آن از ارتباط با خودمان هم عاجز می شویم.

در تمام طول فعالیت هنری تان، کدام اثرتان را شاهکار می دانید؟

– معتقدم هنوز به شاهکارم نرسیده ام، همچنان در حال سعی و خطا هستم. البته ده ها کار بوده که بخشی از آنها، این حالت را برایم تداعی کرده اما هنوز به آن شاهکاری که مد نظرم است، نرسیده ام.

از چه زمانی احساس کردید که به قول خودتان می توانید با چوب ها حرف بزنید و خودشان به شما بگویند آنها را چطور بتراشید؟

– من ابتدا به نقاشی علاقه مند شدم؛ مثلا به یاد دارم که از دو سالگی به رسم تخیلاتم سرگرم بودم و از یک سنی هم به کار با چوب گرایش پیدا کردم. از کودکی بیشتر به صورت بازی به کار با چوب می پرداختم تا این که از سال 81 به عنوان شغل و حرفه به آن نگاه کردم.

چوب ها با این مرد حرف می زنند!

در همین حوزه هنری تان، مدرک تحصیلی هم گرفته اید؟

– از چند نسل قبل ما حرفه ریختگری را پی گرفته اند. تا دوره دبیرستان کرمانشاه بودم؛ اما برای تحصیلات تکمیلی به تهران آمدیم. از سال 1371 با مدرک کارشناسی هنرهای سنتی، گرایش چوب مشغول به کار شدم.

جدای از این مدرک کارشناسی، کمیسیون ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبه ای را تصویب کرد که بر اساس این مصوبه هنرمندانی که تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی ندارند، می توانستند با داشتن 16 آیتم، مدرک بگیرند تا به عنوان استاد وارد دانشگاه ها شوند و دانشجویان از حضور آنها بهره ببرند؛ مثل استاد فرشچیان که به عنوان شاخص ترین فرد در هنر مینیاتور در تمام دنیا شناخته شده است.

شورای عالی انقلاب فرهنگی، مدرک درجه یک هنری را به این استاد ارزنده ارائه کرد چرا که از هر استادی در این هنر، استاد تمامتر است؛ با همین مصوبه، من هم درجه یک هنری را در هنرهای سنتی گرایش چوب دارم.

پس می توانیم به شما بگوییم دکتر؟

– خیر (خنده). کسانی که مدرک phd یا دکتری در هنر دارند، سال های سال طی طریق کرده اند؛ اما بعد از این که مدرک دریافت کرده اند، خیلی هایشان متوجه شده اند که راه اشتباهی را رفته اند و باید با تجربه، به درک درستی از هنر و حرفه خود می رسیدند. از نظر من مهارت در هنر سه جنبه دارد؛ مهارت فیزیکی، ذهنی و احساسی، کسی که به این سه سطح مهارت برسد، دکتر است. من معتقدم در عالم هنر بهتر است واژه جدیدی به جای دکتر که یک لغت غیر ایرانی است استفاده کنیم و آن لغت را برای کسانی که مدرک درجه یک هنری دارند به کار ببریم.

در حال حاضر تدریس هم می کنید؟

– از سال 84 تدریس را در واحدهای مختلف دانشگاه علمی کاربردی، دانشگاه هنر و معماری مازندران، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، الزهرای تهران و صنایع دستی اراک آغاز کردم؛ اما چند ترمی است که دیگر نمی توانم برای تدریس به دانشگاه ها بروم و دلم می خواهد بیشتر در کارگاهم باشم.

چوب ها با این مرد حرف می زنند!

چرا ترجیح می دهید بیشتر در کارگاه تان باشید و نه در دانشگاه؟

– راستش را بخواهید علاقه قلبی من این است که در دانشگاه و بین دانشجوها حضور داشته باشم اما متاسفانه دانشگاه ها را دانشگاه نمی بینم. بسیاری از دانشگاه های ما در حوزه هنر تبدیل شده اند به ساختمان هایی که فقط مدرک می دهند و این با روح کار هنری سازگار نیست.

این روزها حوصله کار کردن با دولتی ها را هم ندارم. سال 84 به عنوان سرپرست کارگاه هنرهای چوبی در پژوهشکده هنرهای سنتی زیر نظر میراث فرهنگی کار می کردم تا اینکه سال 88 به طور کامل از کارهای دولتی کناره گرفتم. از آن پس نه کسی از بخش اداری به من زنگ زد و گفت که کجایی؟ نه دیگر من سراغ سوابق و سنوات و بیمه ام رفتم!

بگذارید کمی از کارهای خودتان فاصله بگیریم. پس از 15 سال کار حرفه ای در عالم هنرهای چوبی، به طور کلی وضعیت هنر در ایران را در مقایسه با کشورهای توسعه یافته چگونه ارزیابی می کنید؟

– وقتی ما وضعیت هنر خود را با کشورهای پیشرفته مقایسه می کنیم، باید واقعیت جامعه خود و کشورهای پیشرفته را هم کنار یکدیگر بگذاریم. اروپا ابتدا به این رسید که یک جامعه نیاز دارد که با کار کردن فیزیکی، زیرساخت های کشورش را بسازد؛ بنابراین همه مردم با کارگری در جهت تامین زیرساخت ها گام برداشتند؛ دستاورد این حرکت، رشد صنعتی بود که باعث تشکیل نظام کارگری و تولید انبوه شد. پس از آن نظام ذهنی آغاز شد؛ یعنی شروع به محاسبه کردند که این تولیدات را چگونه به فروش برسانند. این شد که توانستند کالاهای تولید شده خود را به کشورهای دیگر بفروشند.

پس از گذشت چند نسل کم کم به جایی رسیدند که دیگر تکنولوژی و فکر را می فروختند، نه کار کارگری و محصول را. این شد که اروپا به آرامش رسید و برای هنر بیش از پیش ارزش قائل شد چون مردم از نیازهای اولیه خودشان فارغ شده بودند.

اروپا مرحله جسم زیستی کارگری را سپری کرد و به ذهن زیستی و پس از آن به زندگی روان زیستی رسید. در این مرحله آخر بود که هنر شکوفا شد اما در کشور ما هنر چندان نتوانسته به جایگاه واقعی اش برسد. چون اول این که همچنان دغدغه های معیشتی بسیاری از مردم حل نشده و درگیر امورات روزمره هستند. علت دوم این است که خیلی اوقات برخی مسئولان هم اعتقادی به هنر و هنرمند ندارند. این جهت گیری ها در حوزه هنر زمانی اصلاح خواهد شد که مبنای تصمیم گیری ها، انسان باشد.
چوب ها با این مرد حرف می زنند!

به کسانی که دوست دارند به عالم پیکرتراشی با چوب، معرق و دیگر هنرهای چوبی وارد شوند، چه توصیه ای دارید که مجبور نشوند دوباره چرخ را اختراع کنند؟

– اول این که تحقیق کاملی درباره علاقه شان انجام دهند و بشناسند که هر کدام از هنرها چه ابزار و شرایطی را لازم دارد. پس از آن ببینند کدام یک از این شیوه ها به آنها نشاط می دهد، سپس آموزش ببینند و خودشان را محک بزنند. البته باید از خود بپرسند که اصلا هدف شان از فعالیت در عالم هنرهای چوبی چیست.

آیا این کار را به خاطر یک تور تفریحی انجام می دهند یا قصد دارند از جامعه خود تایید بگیرند که مثلا در جامعه به او بگویند هنرمند یا این که به دید شغل به این هنر نگاه می کنند و دنبال کسب درآمد هستند. پاسخ صریح و صادقانه به هر کدام از این سوال ها بهترین کمکی است که هنرجو می تواند در حق خودش و استاد انجام دهد چون مسیر حرکت آنها کاملا مشخص می شود.

آیا در کشور ما می شود به هنرهای چوبی به دید شغل و کسب درآمد نگاه کرد؟

– بله، البته اگر هدف فرد فقط حرفه و شغل باشد، باید فقط به دید کارگری به این هنر نگاه کند و جنبه های ذهنی و روانی او از این کار ارضا نخواهد شد. اما گاهی فرد می گوید من می خواهم در حوزه هنر، پول در بیاورم و هم رشد کنم. در این صورت اگر طرف پتانسیل این کار را داشته باشد که در کنار کارگری، دوره های تکمیلی ببیند و بتواند کارآفرینی کند، موفق خواهد شد که در این صورت لذت روانی نیز از این کار ببرد.

چوب ها با این مرد حرف می زنند!

به نظرتان عالم هنر و به ویژه هنرهای مرتبط با چوب این ظرفیت را دارد که در صورت جدی گرفته شدن، بازار اشتغال را تکان بدهد؟

– اتفاقا در این هنر ظرفیت های شغلی زیادی وجود دارد، همان طور که اما و اگرهای زیادی هم دارد؛ از جمله این پتانسیل ها می توان به طراحی، نمونه سازی، تولید مبلمان و بازاریابی و فروش خوب طرح ها اشاره کرد. اگر ما قانونی قابل اجرا درباره ثبت مالکیت معنوی داشتیم، شما می توانستید از طراحی و ایده تان بالاترین درآمد را کسب کنید؛ برای مثال بسیاری از مراکز کارگری وجود دارد که چون طرح خوبی ندارند، کم سود و کم بازده هستند در حالی که با کمک طرح های خلاقانه هنری می توان بازار را تکان داد، به شرط این که حقوق مادی و معنوی آن طراح هنری هم حفظ شود.

متاسفانه در کشور ما به ارزش کار یک طراح آن طور که باید ارج نهاده نمی شود و تجربه چند ده ساله یک فرد که پشت فلان طرح هنری وجود دارد، نادیده گرفته می شود. این یکی از عمده دلایلی است که خیلی اوقات، کشور ما در حوزه طراحی های هنری به کپی کار ژورنال های اروپایی تبدیل می شود.
منبع : برترینها

چوب ها با این مرد حرف میزنند بیشتر بخوانید »

صدای ایران

در گفت و گو با صدای ایران : محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید

صدای ایران- استاد محمد علی ودود هنرمند سرشناس کشورمان در حوزه هنرهای چوبی طی گفتگویی با خبرنگار صدای ایران، به شرح فعالیت های خود در این زمینه پرداخت.

محمدعلی ودود، ایشان در سال 1369 با شرکت در مسابقات فرهنگی و هنری دانش آموزی موفق به کسب مقام نخست شد و این اتفاق انگیزه ی شد تا علاقمند به فعالیت در زمینه هنرهای چوبی شود.
بعدها با حضور در پایتخت و فعالیت در کنار اساتید هنرهای چوبی و استخدام شدن در پژوهشگاه هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خود را به عنوان یک هنرمند علاقمند و توانمند به جامعه هنرهای سنتی معرفی نمود و امروز به عنوان استادی درجه یک در سطح کشور شناخته شده است.

محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید
 استاد محمدعلی ودود، در حال  اجرای یک اثر پیکره

آقای ودود از دیدگاه شما آیا در دنیای امروز هنرهای چوبی می تواند دستخوش تکنیک­های جدیدی شود؟
چوب یار دیرینه بشر، نقش تعیین کننده در پیشبرد تمدن داشته و همواره دارد. در واقع تعامل انسان با این ماده همواره موجب رشد ذهنی، فیزیکی و روانی او شده و در پاسخ سوال شما باید بگویم که این روند اگر با نگاهی هماهنگ و هنرمندانه ادامه یابد محدودیتی برای ابداع روشها و تکنیک­ها وجود ندارد.
پس به نظر شما هنرهای چوبی برای مثال هنر معرق می­تواند دستخوش طراحی­های مدرن امروزی در اجرا شود؟
تا زمانی که هنر معرق چوب از هنرهای دیگر تبعیت می کند مسلما تنها یک تکنیک بازآفرینی است که صرفا یک تصویر از پیش تهیه شده را در قالب یک کپی چوبی بوجود می آورد. زمانی این شیوه هنری می­تواند بستر بروز یک اتفاق هنری پیشرو باشد که هنرمند معرقکار به احساس، اندیشه و بیان بصری شخصی خود با تکیه بر قابلیت­های طبیعی چوب دست یابد، در چنین شرایطی هر اتفاقی ممکن است شکل گیرد.
آقای ودود شما چه راهکار و ایده ای برای این موضوع دارید؟
از آنجای که سالهاست در این زمینه عمر خود را گذاشته ام هنر معرق در ایران اگر با دانش لازم در سه حوزه چوب شناسی کاربردی، مهارت های تکنیکی، استفاده از ابزار و هندسه نقوش و درک بیان بصری آمیخته شود می تواند بستری بکر برای پدید آوردن ناب ترین آثار هنری باشد در واقع یک اثر مشترک با طبیعت که بیننده از درگاه نقوش حاصل از یک فرآیند زیستی به اندیشه هنرمند وارد شده و همراه او جهانی نادیده را به نظاره می نشیند.
استاد ودود کسب جایزه بین المللی طراحی ایتالیا (رویداد بین المللی آیرون) را به شما تبریک عرض میکنم.
بسیار سپاسگزارم
شما برای شرکت در این رویداد ارزشمند کدام اثر چوبی خود را فرستادید؟
من برای این رویداد اثر قلب جنگل (جان جنگل) که خوشبختانه سفیر هنرهای چوبی ایران در عرصه بین المللی بود شرکت کردم. اثر قلب جنگل پس از دریافت جایزه آیرون، گسترده ترین جایزه جهانی طراحی Adesignaward . در نمایشگاه بین المللی خلاقیت hebei در کشور چین و موزه mood شهر کومو ایتالیا به نمایش درآمده است.
اثر قلب جنگل با تکنیک معرق نقش بندی بنام ایران ثبت و به 108 زبان دنیا ترجمه و در بیش از 67 نشریه حرفه ای بین المللی به چاپ رسید.
محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید
محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید
اثر قلب جنگل، هنر معرق، تکنیک نقش بندی.
از نگاه شما آقای ودود سطح مسابقات بین المللی آیرون در کشور ایتالیا چگونه بود؟
در مورد سطح Adesignaward باید عرض کنم این رویداد گسترده ترین فستیوال هنری جهان است که با بیش از 3 میلیارد بازخورد سالانه و حضور 106 کشور به نوعی المپیک هنر و طراحی به حساب می آید.
این رویداد در 100 زمینه طراحی به شعار « طراحی برای ساختن جهانی بهتر برای همه » و با حضور بیش از 200 داور معتبرترین دانشگاه های سراسر جهان، معتبرترین واقعه هنری بین المللی محسوب می­شود.
در ادامه تصاویر لوح سپاس و کسب مقام از رویداد بین المللی آیرون ایتالیا توسط استاد محمد علی ودود از نظر می گذرد.
محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید
محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید
محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید
آقای ودود اثر قلب جنگل با هنر معرق نقش بندی ساخته شده و به این مسابقات فرستادید سوال من در مورد معرق با تکنیک نقش بندی است لطفا توضیحی در مورد این نوع تکنیک بیان می کنید؟
باید اینگونه بیان کنم که تکنیک های که تاکنون در هنر معرق چوب پدید آمده مختصات خاص خود را پیدا کرده­اند و عمدتا وابسته و محدود به یک تصویر یا نقشه از پیش مشخص شده است و ظرفیت چندانی برای بروز آن هنر و تغییر جهت بر اساس احساس هنرمند ندارد.
اما در اینجا باید در رابطه با سوال شما که چه تفاوتی در معرق با تکنیک های گذشته و حتی امروزی با معرق نقش بندی وجود دارد اینگونه پاسخ بدهم که معرق نقش بندی بدلیل ارائه تکنیک های خاص اجرایی و نگرش متنی بر خواص 9 گانه طبیعی چوب امکان خلاقیت و بروز و ثبت اتفاقات آنی حاصل از تعامل هنرمند و اثر را میسر می نماید. یا با نگاه دیگر معرق نقش بندی با استخراج و ارائه قابلیت های شگفت انگیز و خارق العاده طبیعی چوب در تصویرسازی و بیان بصری بدون ایجاد تغییرات تصنعی بیننده را با دیگر با فطرت طبیعت دوستانه اش روبه رو می کند. یا با نگرش کلی معرق نقش بندی دعوت انسان امروز برای جهت گیری به سوی هماهنگی با ذات طبیعت است بدون تلاش برای دگرگون ساختن آن با نگاهی قالب یا بی تفاوتی به طبیعت با نگاهی مقلوب است.
در پایان آقای ودود به نظر شما در ایران امکان برگزاری همچنین رویدادهای وجود دارد؟
یکی از آرزوهای من تشکیل فدراسیون هنرهای سنتی با گرایش های مختلف است که البته این پیشنهاد را به مدیریت Adesignaward و در مراسمی دیگر در فرهنگستان هنر آن را هم پیشنهاد دادم. البته در پلنی که آماده کرده­ام هنرهای چوبی اولین رشته و بعنوان پایلوت در نظر گرفته شده و ایمان دارم که منشا تحول بزرگی در انگیزش و متمرکز شدن فعالیت های هنری خواهد شد. و در نهایت آرزو می کنم کشور ایران مبدا تشکیل فدراسیونهای هنری در زمینه هنرهای سنتی باشد که به نظر من همه چیز برای آن آماده است فقط تنها همدلی و هم فکری لازم است.
مصاحبه و گزارش از:  محمد امرایی

در گفت و گو با صدای ایران : محمد علی ودود از هنرهای چوبی می گوید بیشتر بخوانید »

جشنواره بین المللی صنایع دستی

معرفی برگزیدگان «نشان دست خلاق» و «تندیس همای زرین»

معرفی برگزیدگان

برگزیدگان تندیس همای زین و نشان دست خلاق نخستین جشنواره بین المللی صنایع دستی معرفی شدند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برگزیدگان تندیس همای زرین و نشان دست خلاق در بخش ملی و بین المللی نخستین جشنواره بین المللی صنایع دستی ایران دقایقی پیش در آئین اختتامیه این جشنواره معرفی شدند.

برگزیدگان بین المللی نشان دست خلاق

ام ای بنگی امبول در رشته پارچه بافی، از کشور مالزی

لو گوانگ شنگ در رشته منبت چوبی، از کشور چین

اسماعیل محمد اختری از رشته نساجی پارچه امبرک، از کشور هندوستان

برگزیدگان ملی نشان دست خلاق

محمد علی ودود در رشته هنرهای چوبی، از استان تهران

محمد علی مهدی بابا خانی در رشته قلمزنی، از استان مرکزی

منصور حافظ پرست در رشته قلمزنی، از استان اصفهان

برگزیدگان همای زرین آثار خلاق

پریوش جهانبخش از استان اصفهان

زهرا رشمانی دستجردی از استان اصفهان

زینب خانبازی از استان اصفهان

طیبه پورقاسمی از استان یزد

عاطفه ابراهیمی از استان خراسان رضوی

تندیس ملی همای زرین آثار برتر

زینب سادات عارفی در رشته رو دوزی های سنتی، از استان تهران

غفار سردابی در رشته زیلو بافی، از استان اصفهان

صادق کیانی پیکانی در رشته قفل سازی، از استان اصفهان

کریم صیرفیان در رشته قالی، از استان اصفهان

محسن سید فتاحی در رشته نگار گری، از استان اصفهان

مرجان راد احمدی در رشته مینا، از استان اصفهان

حسن منصوری حبیب آبادی در رشته زیور آلات، از استان اصفهان

ناصر نهاوندیان پور در رشته منبت چوب، از استان مرکزی

حمیده نافه بوستان در رشته معرق چوب، از استان تهران

هدی آذر کیان در رشته گلیم بافی، از استان اصفهان

گلریز خاتمی در رشته خاتم سازی

معرفی برگزیدگان «نشان دست خلاق» و «تندیس همای زرین» بیشتر بخوانید »

fa_IRفارسی