او اعتقاد دارد که باید از تجربیات گذشتگان برای ساختن آینده ای بهتر استفاده کرد. در واقع با دستاوردهای فردی هنرمندان میشود کنفدراسیونی بینالمللی برای هنرهای ملی تمام فرهنگها در هر کجای این کره خاکی ایجاد کرد که این آرزوی هر هنرمند و هنر دوستی است.
استاد ودود در گفت و گو با خبرگزاری کرد پرس، با بیان اینکه هنرهای ایرانی احتیاج به فدراسیون ملی دارد، چون هنر چیزی از ورزش کم ندارد و هنرمندان اگر بدانند فدراسیون ملی هنر وجود دارد، خود را برای رقابتهای بینالمللی آماده میکنند، می گوید: امیدواریم دستاوردهای ما، رضایت قلب پیشکسوتان عرصه هنر را در پی داشته باشد و بتوانیم به وظایف خود در حوزه هنر به خصوص صنایع دستی عمل کنیم.
به بهانه طرح ایدهی کنفدراسیون جهانی هنرهای ملی خبرنگار کردپرس با این استاد صنایعدستی گفتگویی انجام داده که اکنون پیش روی شماست؛ اما قبل از آن با جایگاه جهانی استاد «محمدعلی ودود» و آثار فاخر این هنرمند شهیر در موزهها، که بانی ایده تشکیل کنفدراسیون جهانی هنرهای ملی است آشنا شوید:
– نشان درجه یک هنری
– نشان عالی دست خلاق
– عضویت در کنسرسیوم جهانی طراحان
– عضو شورای بین المللی صنایع خلاق
– عضو انجمن بین المللی ارائه دهندگان خدمات
– عضو انجمن بین المللی تولید کنندگان محصول
– عضو انجمن تجاری بینالمللی
– مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره انستیتو هنرهای چوبی ودود (موسسه چند منظوره)
– عضو اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران
– برگزیده سه دوره رویداد بین المللی A`Design award در سالهای 2019 – 2020 – 2021
– نامزد جایزه luxembourg art prize (جایزه هنر لوکزامبورگ)
آثار موجود در موزهها:
– گنجینه پژوهشکده هنرهای سنتی، سازمان میراث فرهنگی
– موزه هنرهای شیعی اردبیل
– موزه دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز
– موزه Mood Como کشور ایتالیا
و اما گفتگوی خواندنی ما با این هنرمند چیرهدست:
ایده اولیه کنفدراسیون هنرهای ملی چگونه شکل گرفت؟
– در سالهای فعالیت شخصی در زمینه هنرهای سنتی بارها شاهد شوق وافر علاقمندان و پس از مدتی افت انرژی و بیانگیزگی آنان در اثر عوامل محیطی بودهام. چرا که جامعه برنامهای برای شایستگیها و کمالات کسب شده توسط فرزندان خود ندارد!
ساده است، یک جوان سالها تلاش میکند و تخصص و توانمندی کسب میکند اما وقتی که به سطح بازدهی میرسد متوجه میشود که محلی برای استفاده و مفید بودنش پیشبینی نشده. این پدیده که به نوعی کُلَپس انگیزشی مخرب است منشا بسیاری از مشکلات فرهنگی و اقتصادی خصوصا در جامعه فعالان هنرهای سنتی است.سالها با این موضوع مواجه و به تحلیل و تفکر در پیرامون چیستی و چرایی آن پرداختم.
نتیجهای که به آن رسیدم این بود: ما نمیتوانیم مشکلاتمان را از سطح فکری که آن مشکلات را بوجود آورده حل بکنیم! نیاز داریم به سطح بالاتری از نظر فکری کوچ کنیم و از آن موضع به حل مشکلات بپردازیم؛ این شد که دریافتم بهترین راه برای برون رفت از کاستیها و مشکلات فعلی پل زدن به آینده و ساخت زیرساختهای تعامل سالم بینالمللی است. آن هم در زمینهای که ذاتا در آن میراثدار بخش قابل توجهی از داشتههای بشری هستیم.«هنرهای سنتی» زمینهای است که ایران بصورت ذاتی میتواند در زمینه آن مدعی باشد و ادعای آن بلامنازع و پذیرفتنی باشد.
بنابراین دلایل نیاز به ایجاد کانون متمرکزی برای اجتماع پتانسیل موجود در کشور و جلب توجه کشورهای دیگر به این کانون پدیدار شد که با عنایت به تجربیات و موفقیت زمینههایی مانند اقتصاد و ورزش در قالب تشکیل فدراسیون، ایده شکل گیری فدراسیون هنرهای ملی و سپس کنفدراسیون جهانی متولد شد. چنین نهادی میتواند تاثیر قابل توجهی در ایجاد انگیزه و جلب مشارکت آحاد جامعه را به دنبال داشته باشد و هنرهای ملی را تبدیل به یک عرصه جالب توجه برای فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کند.
* تشکیل کنفدراسیون هنرهای ملی چه سود و منفعتی برای کشور به دنبال دارد؟
– جداً عرض میکنم که پاسخ این سوال میتواند به درازای یک رساله مفصل باشد! اما در پاسخی اجمالی میتوانم دامنه منفعت این پروژه را در عناوین زیر خلاصه کنم:
بعد اقتصادی؛
انسجام فعالیتهای جامعه هنرهای سنتی در قالب فدراسیون میتواند به شکلگیری شبکههای مویرگی، شاهرگی، و در ادامه بنکداری محصولات منطبق با نیاز بازار منجر شود که در این صورت کالاها و محصولات تولید شده قابلیت و اندازه صادرات کانتینری را پیدا کرده و مورد توجه تجار و سرمایهگذاران کلان اقتصادی قرار بگیرد.
مضاف براین نهادی با اندازه و قواره فدراسیون به نوعی عرصه و ویترین چشمگیری برای دیده شدن محصولات و فعالیتهای این حوزه خواهد بود.
بعد اجتماعی؛
مسلما نوجوانان و جوانان همواره به دنبال الگوهای جذاب و موفق هستند تا آینده خود را در وضعیت و دست آوردهای این الگوها جستجو کنند، فعالیت هدفمند و منسجم فدراسیون شبکهای از مسیرهای قابل دسترس برای تمام علاقمندان از روستا تا شهرها، کلان شهرها، کشورها و عرصه بینالملل ایجاد میکند و چنین ساختاری میتواند در مدت چند سال حوزه هنرهای سنتی را به یکی از مهمترین عرصههای جذب پتانسیلهای اجتماعی بدل نموده و نشاط و انگیزه، همچنین آیندهای روشن را برای قشر جوان ایجاد کند.
بعد فرهنگی؛
پر واضح است که جامعه امروز ما با پدیده «کوچ هویتی» مواجه است! هزینههای عمومی جوانان ما بر عهده کشور است اما آنها آرزوها و افق رویاهای خود را در کشورهای دیگر جستجو میکنند. چرا که کشورهای دیگر به خوبی ارزشها و ملاکهای شایستگی را ایجاد و با پرستیژی بالا در سطح جهانی عرضه میکنند. فعالیت فدراسیون و ایجاد ارزشهای مبتنی بر اصالت و زیبایی افتخار میتواند موجی از پدیدههای ارزشی را در قالب یک فرهنگ پویا و همهپذیر برای جامعه به ارمغان بیاورد.
بعد دیپلماتیک:
ایجاد یک نهاد بینالمللی که بتواند استقبال و اقبال کشورهای منطقه که دارای ریشههای مشترک فرهنگی هستند را جلب و سپس سایر کشورهای جهان را همراه نماید، در حوزه قدرت نرم میتواند جایگاهی قابل احترام و ارجمند را در حوزه روابط بینالملل بوجود آورد و در معادلات بینالمللی به عنوان یک برگ برنده محل استفاده قرار گیرد.
بعد سیاسی:
مطالبه هر ملتی از سیاست گذاران و زمامداران امور کشور این است که مدبرانه برای بهبود کیفیت زندگی مردم ابتکار عمل داشته و برنامههای عامالمنفعه را اجرایی نمایند، افتخار تحقق چنین پروژهای میتواند در زمان زمامداری مسولان موجب تعلق خاطر مردم و مقبولیت عملکرد مسئولین را فراهم کند برگی زرین در کارنامه سیاستگذاران کلان کشور باشد.
بعد امنیتی:
امنیت ملی هر کشور در تامین و سلامت سه حوزه اقتصاد، فرهنگ و هویت جامعه است. تشکیل کنفدراسیون میتواند تاثیر بسزایی در توجیه رشد رشتههای متنوع هنرهای سنتی و صنایع دستی بگذارد و با توجه به شاکله این حوزه در قالب مشاغل خانگی منجر به فعالیت اقتصادی خانوادهها و حفظ ارزشهای فرهنگی و هویتی جامعه خواهد شد.
بعد تاریخی:
شکلگیری فدراسیون ملی و سپس کنفدراسیون جهانی هنرهای ملی بیشک رخدادی قابل توجه در تاریخ هنر و تاریخ تمدن خواهد بود چراکه این تشکل بینالمللی چیزی به مثابه رویداد المپیک ورزشی است که بانی آن تمدن یونان است.
در کتاب تاریخ تمدن ایران را بانی شکلگیری گستردهترین رویداد بین المللی هنرهای ملی خواهند دانست و این دست آورد به نام ایران ثبت خواهد شد.
* ساز و کار عضویت استانها و مشارکت اساتید و هنرمندان به چه صورت است؟
باید به این نکته اشاره کنم که هنرهای ملی یک روند چند هزار ساله است که همپای تمدن بشر سابقه دارد.فدراسیون را باید تشکلی تصور کنیم که سر راه و در مسیر طبیعی هنرهای ملی قرار نخواهد گرفت، بلکه این تشکل بناست در کنار جریان اصلی هنرهای ملی که به صورت خود جوش پیش میرود قرار گرفته و با ایجاد دستورالعملهای مبتنی بر منطق فنی استانداردسازی و فرصتهایی را تعریف و به وجود بیاورد.
فرد فرد فعالان میتوانند با رعایت دستورالعملها و در صورت رسیدن به سطح استاندارد تعریف شده در فعالیتهای فدراسیون شرکت کرده و از فرصتهای ایجاد شده بهرمند گردند. در واقع برنامه این است که کمیتههای شهری و استانی برای رشتههای استاندارد شده تشکیل و فدراسیون از این کمیتهها عضوگیری نماید.
این مورد را هم عرض کنم که پس از تدوین دستورالعملهای استانداردسازی رشتهها و کمیتهها میتوانند رشتههای محلی خود را به نام منطقه ثبت و در صورت تطبیق با استانداردهای فدراسیون، رشتههای پیشنهادی به صورت رسمی در جدول رشتههای رقابتی و موضوع فعالیت فدراسیون قرار خواهد گرفت.
* چه رشتههایی میتوانند وارد کنفدراسیون شوند؟
اجازه میخواهم که با رشته کشتی مقایسه کنم؛ در قومیتهای مختلف در سراسر جهان شیوههایی برای کشتی گرفتن وجود دارد که اکثرا بر پایه قدرت بدنی و برتری فیزیکی بنا نهاده شده و هر کس زور بیشتری دارد پیروز میشود. مثلا کشتی چوخه خراسان. اما تنها دو شیوه کشتی گرفتن موفق شدند خود را با پروتکلهای کمیته جهانی المپیک تطبیق دهند و در فهرست رشتههای المپیکی ثبت شوند. شیوه کشتی آزاد و شیوه کشتی فرنگی که علاوه بر آمادگی جسمی بر پایه تفکر و فن پیش میروند.
رویکرد کنفدراسیون هنرهای ملی هم نزدیک به همین سیاست تجربه شده در حوزه ورزش است.در کمیتههای علمی و فنی کنفدراسیون با رویکرد ارتقاء کیفیت محصولات، استانداردهایی تدوین و ارائه خواهد شد که هر رشتهای چنانجه بتواند مختصات شیوههای طراحی، اجرا و روند تولید خود را تطبیق دهد به عنوان زمینههای رقابتی کنفدراسیون به فهرست رشتههای المپیادی هنرهای ملی اضافه میشود.
سطح فعالیت و گستره کنفدراسیون تا کجاست و چه افقی را مد نظر دارد؟
رسیدن به تشکل «کنفدراسیون جهانی هنرهای ملی» نیاز به دو رویکرد داخلی وخارجی دارد. بطور کل بنا داریم این پروژه را با تشکیل کمیته هنرهای ملی در اتاق ایران آغاز کنیم و پس از آمادهسازی زیرساختهای قانونی و حقوقی از تجمیع و عضوگیری انجمنهای مختلف مرتبط با هنرهای سنتی، فدراسیون هنرهای ملی را به عنوان یک نهاد مدنی با اساسنامه مستقل تشکیل دهیم.
فعالیت و دستآوردهای فدراسیون هنرهای ملی زمینه را برای دعوت از کشورهای منطقه خصوصا اعضای eco که ریشههای مشترک فرهنگی در هنرهای سنتی داریم فراهم خواهد کرد و طبیعتا با عضوگیری از این کشورها «کنفدراسیون جهانی هنرهای ملی» تشکیل و فعالیت و رویدادهای بینالمللی آن میتواند موجب جذب و عضویت کشورهای سایر قارهها باشد.
* آیا در فعالیتهای کنفدراسیون نمایشگاهها و رویدادهایی در نظر گرفته شده است؟
بخش اعضم فعالیت «کنفدراسیون هنرهای ملی» در زمینه استانداردسازی رشتههای هنرهای سنتی به جهت قابل سنجش بودن و ارتقاء سطح از طریق رقابت است. بنابراین برگزاری المپیاد کشوری و جهانی هنرهای ملی مهمترین فعالیت کنفدراسیون خواهد بود. که این خود دامنه وسیعی از تکالیف در زمینه تولید محتوای آموزشی، طرح درس، ایجاد رنکینگ جهانی، و موارد متنوع دیگری را به دنبال خواهد داشت.
چه کسانی میتوانند عضو کنفدراسیون شوند؟
– افراد حقیقی مشروط به داشتن سابقه فعالیت تایید شده از سوی نهادهای معتبر میتوانند عضو انجمن هنرهای ملی هر کشور شوند. انجمنها میتوانند عضو فدراسیونهای ملی هر کشور شوند و فدراسیونهای ملی کشورها، اعضای کنفدراسیون جهانی هنرهای ملی را تشکیل خواهند داد. فدراسیونهای ملی کمیتههای استانی خواهند داشت و کمیتههای استانی، کمیتههای شهری را تشکیل و هدایت خواهند کرد. علاقمندان میتوانند از طریق عضویت در کمیتههای شهر محل سکونت وارد چرخه شوند.
هر یک از این تیمها ماموریت برگزاری المپیادهای شهری و استانی را جهت تشکیل تیم شهر و تیم استان به عهده دارند و در ادامه تیمهای استانی با شرکت در المپیاد ملی هنرهای سنتی که توسط فدراسیونهای ملی برگزار خواهد شد برای رقابت و عضویت در تیمهای ملی هنرهای سنتی هر کشور به رقابت خواهند پرداخت.
تیمهای ملی هنرهای سنتی هر کشور برای شرکت در المپیاد جهانی هنرهای ملی که توسط کنفدراسیون در سطح بینالمللی و به میزبانی ادواری کشورهای داوطلب برگزار خواهد شد تشکیل میشوند.
* شاکله قانونی کنفدراسیون برای پیشبرد اهداف به چه شکل است؟ آیا هیئت امنایی خواهد بود یا هیئت مدیرهای که بهصورت ادواری منتخب میشوند؟
در این خصوص در حال امکانسنجی و بررسی ظرفیتهای قانوتی هستیم و خوشبختانه با عنایت جناب آقای دکتر «علی اکبر عبدالملکی» ریاست محترم کمسیون گردشگری اتاق ایران که توجه خاص به این موضوع دارند امیدواریم به بهترین قالب برای پیشبرد اهداف برسیم.
در کل هدایت کنفدراسیون، فدراسیون و انجمن هنرهای ملی بر پایه نقشه راه بلندمدت و بصورت هیئت رئیسه ادواری خواهد بود.
* نقش اتاق بازرگانی ایران در تحقق و شکلگیری این پروژه ملی و بین المللی چیست؟
اتاق ایران به عنوان یک نهاد قدرتمند اجتماعی ظرفیتهای بسیار خوبی به جهت بسترسازی اولیه این پروژه دارد. خصوصا کمسیون گردشگری و کسب و کارهای وابسته که ذاتا در این خصوص جایگاه متولی دارد.اتاق ایران به عنوان تشکل بخش خصوصی چابکترین نهاد فعال کشور است که میتواند پشتیبانی لازم را چه در حوزه داخلی چه در بخش بینالملل برای این پروژه فراهم آورد.
* در صورت عدم استقبال اتاق ایران از این طرح، برنامه اجرایی دیگری دارید؟
– به شخصه خود را یک سرباز فرهنگی میدانم و به قول سربازان دوران جنگ، «ما مامور به تکلیف هستیم نه نتیجه!»
البته که به همراه دوستانی که به این طرح هویت و شاکله قابل مشاهده دادند تمام تلاش خودمان را خواهیم کرد تا این مهم را به یک مطالبه عمومی برای بهبود وضعیت جامعه هنرهای ملی تبدیل کنیم و امیدوارم به زودی نهادهایی که در این خصوص وظیفه و تکلیف تعریف شده قانونی دارند متوجه و همراه شوند تا این هدف سازنده به یک دستآورد محقق شده تبدیل شود.
در صورت عدم استقبال اتاق بازرگانی بستر بعدی وزارت میراث فرهنگی خواهد بود که باید طرح را آنجا مطرح کنیم.تا خدا چه خواهد.
در پایان اجازه میخواهم مراتب قدردانی عمیق خود را از تیم تدوینکننده و اتاق فکر کمیته موقت هنرهای ملی، خانمها:سرکار خانم شادی حبیب
سرکار خانم صدیقه حیدریان بروجنی
سرکار خانم فهیمه درودی
و آقایان:
جناب روزبه بهزادیان
جناب علی کوردلر
جناب مجتبی دادار
جناب ساجد افشارپور
و تمامی دوستانی که صمیمانه به پیشبرد این مهم کمک میکنند و بنده به نمایندگی از ایشان این توضیحات را در خصوص مختصات و دستاوردها ارائه دادم، بعمل بیاورم.
با آرزوی جهانی بهتر برای همه
از خداوند برای همگی برکت میطلبیم.
گفتگو: هژیر اللهمرادی
لینک خبر : کرد پرس